اعراب به ما آموختند که آنچه را که میخوریم "غذا" بنامیم و حال آنکه در زبان عربی غذا به "پس آب شتر" گفته میشود. ... اعراب به ما آموختند که برای شمارش جمعیّتمان کلمۀ "نفر" را استفاده کنیم و حال آنکه در زبان عربی حیوان را با این کلمه میشمارند و انسان را با کلمۀ "تن" میشمارند؟ ... شما ۵ تن آل عبا و ۷۲ تن صحرای کربلا را بخوبی
میشناسید. اعراب به ما آموختند که "صدای سگ" را"پارس" بگوئیم و حال آنکه این کلمه نام کشور عزیزمان میباشد؟ اعراب به ما آموختند که "شاهنامه آخرش خوش است" و حال آنکه فردوسی در انتهای شاهنامه از شکست ایرانیان سخن میگوید. آیا بیشتر از این میشود به یک ملّت اهانت کرد و همین ملّت هنوز نمیفهمد که به کسانی احترام
میگذارد که به او نهایت حقارت را روا داشته اند و هنوز با استفادۀ همین کلمات به ریشش می خندد. حد اقلّ بیائید با یک انقلاب فرهنگی این کلمات و این افکار را کنار بگذاریم. بجای "غذا" بگوئیم "خوراک" بجای "نفر" بگوئیم "تعداد" بجای "پارس سگ" بگوئیم "واق زدن سگ" بجای " شاهنامه آخرش خوش است " بگوئیم "جوجه را آخر پائیز
میشمارند